« سر هرمس مارانا »
صلح و آرامش از حقیقت بهتر بود



2004-04-28

باز هم Salo

۱- هرمس مارانا فکر می‌کند ساختن اين فيلم توسط آقای پازولينی مثل اين است که آقای پازولينی هرچه فحش خوارمادر است نثار جماعت فاشيست ايتاليا و آلمان کرده است. فقط از انتهای نفرت و انزجار است که همچين معجون بوگندويی درمی‌آيد!
۲- آقای هرمس مارانا احساس می‌کند دراين فيلم حرمت انسان‌بودن و شريف بودن به کلی زير سوال رفته است. همچنين حرمت بدن و جنسيت کاملاٌ مخدوش شده است و حرمت غرايز اصلی بشر نيز بدجوری شکسته شده است!
۳- Salo می‌تواند فيلمی به غايت سياسی باشد. جامعه‌ی بشری را هدف بگيرد و حاکمان و مردمان را به لجن بکشد. انحراف- پستی و دیوانگی طبقه‌ی حاکم و گوسفندمنشی طبقه‌ی زيردست.
۴- آقای هرمس مارانا اين فيلم را مهم تلقی می‌کند و به کسانی که دلش را دارند توصيه می‌کند اين فيلم را ببينند.

Labels:




2004-04-27

Salo

يک وقت‌هايی مثل امشب آقای هرمس مارانا فکر می‌کند اين بنده‌ی خدا پازولينی را همان بهتر که کشتند با اين شناعتی که در سينما تصوير کرده است. انصافا٬ فيلمی نديده‌ايم مثل امشب که هر تخيل بيمار و نژند و کثيف و عق‌آوری را تصوير کرده باشد. حالا باز خوب است که پوست آقای هرمس مارانا خيلی کلفت است وگرنه امشب چندين بار بالا آورده بود. تياتری را تصور کنيد که تويش از هم‌جنس‌بازی گرفته تا فتيشيسم حاد و ساديسم و مازوخيسم و اروتيسم و کثافتيسم و آشغال‌خوری و خلاصه همه‌چيز جمع باشد. و هر نوع شکنجه‌ی کثيفی که در پنهان‌ترين گوشه‌های ضمير ناخودآگاه يک قاتل روانی ممکن است پنهان باشد. از همان نوعی که خانم مرحوم فروغ می‌گفت اعصابشان ملت از تماشايش تير می‌کشد.

Labels:





۱- آقا ما اين‌جا روی صفحه‌کليد اين نوت‌بوک لعنتی ويرگول را پيدا نمی‌کنيم! اينه که به‌جاش خط تيره می‌گذاريم. گفتيم که به کسی بر نخورد!

۲- چند روز پيش ناگهان فکر کرديم امکانی فراهم شده که بتوانيم آف‌لاين نوشته و بعد آن‌لاين پست کنيم. اشتباه می‌کرديم! حالا آف‌لاين عموماٌ می‌نويسيم اما آن‌لاين دوباره تایپ می‌کنيم!

۳- بهتر است آدم توی آسانسور با يک آخوند حشری گير بيفتد تا سرطان بگيرد.

۴- يک کارهايی داريم می‌کنيم که بعداٌ صدايش درمی‌آيد. شايد هم درنيايد.

Labels:





اصولاٌ آقای هرمس مارانا هروقت اين فيلم اميلی فرام مونت‌مارته را می‌بيند خيلی مشعوف می‌شود و حال می‌نمايد. موسيقی- ساختار بيانی- بازی‌ها و همه‌ی چيزهای بی‌اهميت کوچکی که فيلم روی آن‌ها خيلی تاکيد می‌کند- همان چيزهايی است که هرمس مارانا را بر سر شوق می‌آورد: جزييات و حواشی بی‌اهميت.

Labels:





Passion Of The Christ

اين که آقای مل گيبسون فيلمی به غايت ضديهودی بسازد و در آن عين ساعات آخر و مشقت‌بار زندگی آقای عيسی مسيح را تصوير کند- آن هم با ديالوگ‌های زيان ياجوج و ماجوج- به خودی خود اشکالی ندارد. اين که فيلم خشونت بی‌پرده و سادومازوخيستی هم داشته باشد و از نوع حاد آن- باز هم فی‌نفسه دارای اشکال نيست. تازه اين که عين داستانی را که همه بارها شنيده‌اند و از بر هستند را بسازد و به همه‌ی روايات کهن پای‌بند باشد هم خيلی محل ايراد نيست. از همه مهم‌تر اين که فيلم بعد از ۲۰۰۰ سال بخواهد حقانيت آقای مسيح را اثبات کند و بگويد که اين بابا رئوف بوده و خفن مهربان و دشمنانش خيلی بد بوده‌اند- اين هم حرف خيلی بدی نيست. پس لابد آقای هرمس مارانا اصلاٌ کس‌خل است که از اين فيلم خوشش نيامده! ها؟!

Labels:





مارسل دوشان- آقايی که هرمس مارانا اين روزها زياد به او فکر می‌کند.
کتاب پنجره‌ای گشوده بر چيزی ديگر- فصل چهارم: بيش‌تر دوست دارم نفس بکشم تا کار کنم.

آقايی درباره‌ی مارسل دوشان گفته: او به آخرين درجه از نازيبايی- بيهودگی و توجيه‌ناپذيری دست يافته است.
هرمس مارانا با گوش‌های خود از مارسل دوشان شنيده است که: در توليدات هر نابغه - يک هنرمند بزرگ مثلا- در واقع فقط ۴ يا ۵ چيز است که در زندگی‌اش به حساب می‌آيد. باقی انباشتگی‌های روزمره است. ۴ -۵ چيزی که از همان ظهورشان آدم‌ها را تکان داده‌اند. اين ما بازماندگان هستيم که تصميم گرفته‌ايم چون آن هنرمند آن چيز را خلق کرده‌ است پس خوب است و بايد ستايش شود.
همچنين مارسل دوشان گفته که: بلابلابلا! يعنی: هنر من زندگی‌کردن است. هر ثانيه و هر نفس‌کشيدن يک اثر است که هيچ جا ثبت نمی‌شود. نه ديدنی است و نه فکرکردنی. نوعی سرخوشی مداوم است.
هرمس مارانا بعداٌ هم به آقای مارسل دوشان فکر خواهد کرد.

Labels:




2004-04-08

gay متعالی!

اين پدرو آلمادوآر يک خدای جديد در داستان‌سرايی است. هرمس مارانا از طريق اين تريبون مقدس وی را در زمره‌ی کارگردانان بزرگ قرن اعلام می‌کند. هرمس مارانا همين الان فيلم Live Flesh او را ديده و بسيار مشعوف شده از قدرت قصه‌پردازی اين همجنس‌گرای نابغه! البته هرمس مارانا بعد از ديدن فيلم‌های All About My Mother و Talk To Her هم همين احساس را داشته است. خصوصاٌ اين فيلم آخری و شديداٌ برای ديدن آخرين فيلم او که در کن به نمايش درخواهد آمد لحظه‌شماری می‌کند.

هرمس مارانا نمی‌تواند علامت ويرگول را روی اين صفحه‌کليد لعنتی پيدا کند!

Labels:




2004-04-07

از هوا و آيينه‌ها چه خبر؟!

هرمس مارانا فقط که فيلم‌های خوب نمی‌بيند. گاهی وقت‌ها هم خام می‌شود و فيلم‌های تخمی می‌بيند. مثل همين آشغالی که اسمش بود ملاقات با طوطی. مثلاٌ کپی ايرانيزه‌شده‌ی فرشتگان چارلی. هرمس مارانا از اواسط فيلم شروع کرد به فحش‌دادن به کارگردان ابله فيلم که الان اسمش را فراموش کرده است. آدمی که خودش را و بضاعت اين سينما را يهو فراموش کرده و معجونی ساخته که حتی نمی‌توان به آن خنديد.
هرمس مارانا يک فيلم نيمه‌مزخرف ديگر هم هفته‌ی پيش ديده که نامش بوتيک بوده و آن هم کلی حالش را گرفته است. اصولاٌ عروس تعريفی جنده از آب درمی‌آيد.
هرمس مارانا کمی شادخواری کرده امشب و کمی کلمات زشت مثل جنده و تخمی و ديوث از دهانش در می‌آيد که اشکالی هم ندارد!
و اما يک فيلم مکزيکی توسط آقای هرمس مارانا ديده شد که نامش Midaq Alley بود و تمام جوايزی را که ممکن است يک فيلم در آمريکای جنوبی بگيرد اين فيلم در سال ۹۵ گرفته بود. ۳ اپيزود عالی و يک اپيزود بد داشت. ديدن آن کمی تا قسمتی توصيه می‌شود.

ديوث! (اين را برای آن‌هايی نوشتم که چند خط قبل از خودشان پرسيده بودند که هرمس مارانا کجا امشب از لغت ديوث استفاده کرده است.)

Labels:




2004-04-02

هرمس مارانا از يک سفر شادخوارانه‌ی بزرگ بازگشته است و هنوز کمی از گرمای ديونيزوسی اين سفر با او همراه است.
هرمس مارانا فيلم منهتن وودی آلن را همين الان ديده و بسيار مشعوف است و کمی تا قسمتی تاملات سوپرپست‌مدرنيستی دارد.
خوشبختانه يا بدبختانه هنوز اين وبلاگ بازديدکننده‌ای نداشته است. هرمس مارانا نمی‌داند از اين موضوع خوش‌حال باشد يا ناراحت. چون با ذات اين مديا دچار نتاقضات اگزيستانسياليتی است.

اين که هرمس مارانا تا زمانی که در اين وبلاگ می‌نويسد هست چيزی است که تازه مساله‌ی هرمس مارانا شده است. چون ذات خود هرمس مارانا در اين جمله خلاصه شده است که ديگر هيچ واقعيتی وجود ندارد که بتوان آن را قلب کرد.

Labels:



Archive:
11.2002  03.2004  04.2004  05.2004  06.2004  07.2004  08.2004  09.2004  10.2004  11.2004  12.2004  01.2005  02.2005  04.2005  05.2005  06.2005  07.2005  08.2005  09.2005  10.2005  11.2005  12.2005  01.2006  02.2006  03.2006  04.2006  05.2006  06.2006  07.2006  08.2006  09.2006  10.2006  11.2006  12.2006  01.2007  02.2007  03.2007  04.2007  05.2007  06.2007  07.2007  08.2007  09.2007  10.2007  11.2007  12.2007  01.2008  02.2008  03.2008  04.2008  05.2008  06.2008  07.2008  08.2008  09.2008  10.2008  11.2008  12.2008  01.2009  02.2009  03.2009  04.2009  05.2009  06.2009  07.2009  08.2009  09.2009  10.2009  11.2009  12.2009  01.2010  02.2010  03.2010  04.2010  05.2010  06.2010  07.2010  08.2010  09.2010  10.2010  11.2010  12.2010  01.2011  02.2011  03.2011  04.2011  05.2011  06.2011  07.2011  08.2011  09.2011  10.2011  11.2011  12.2011  01.2012  02.2012  03.2012  04.2012  05.2012  06.2012  07.2012  08.2012  09.2012  10.2012  11.2012  12.2012  01.2013  02.2013  03.2013  04.2013  05.2013  06.2013  07.2013  08.2013  09.2013  10.2013  11.2013  12.2013  01.2014  02.2014  03.2014  04.2014  05.2014  06.2014  07.2014  08.2014  09.2014  10.2014  11.2014  12.2014  01.2015  02.2015  03.2015  04.2015  05.2015  06.2015  08.2015  09.2015  10.2015  11.2015  12.2015  01.2016  02.2016  03.2016  04.2016  05.2016  07.2016  08.2016  09.2016  11.2016  03.2017  04.2017  05.2017  07.2017  08.2017  11.2017  12.2017  01.2018  02.2018  06.2018  11.2018  01.2019  02.2019  03.2019  09.2019  10.2019  03.2021  11.2022  01.2024